548w
Ali R
(Hi No. 1695052)
ده سال می گذردتو نیستی و من آنقدر
سرد و گرم چشیدۀ نبودنت شده ام که
تو روی شعرهای نانوشته ام برای تو بایستم و
با احترام به کلاسیک ترین خاطراتت،
شیک ترین ترانه ای که
برایت سروده ام را
ضمیمۀ نُت هایی کنم که
از ملودیِ خنده هایت به ارث برده ام .. تا
سمفونیِ نبودنت را
به خوردِ گوش هایی دهم که
تنها از تنهایی های شاعر، استقبال می کنند..
شاعرها
به همین آسانی یتیم می شوند
ماه بانوی قصه شان که برود، از حرف زدن می افتند..
می دانی..،
خصوصی ترین حرف ها را
وقتی در انظار ِ عمومی اکران کنی،
درست در ملأ عامِ بی کسی، لال می شوی...
+ ممنونتان هستم که در صورت اشتراک با نام نویسنده بازنشر میکنید