Avatar
605w
Tiba (Hi No. 1552669)
😀😀😀
دو داستان‌ طنز به نقل از مرحوم آیت‌الله مجتهدی تهرانی

*حلالم کن

یکی از علما چند شب در هیأتی منبر رفت. شب آخر، پاکت چند شبی را که منبر رفته بود از صاحب مجلس گرفت. شخصی جلوی عالم را گرفت و گفت: «حاج آقا! بی‌زحمت یک دعا در گوش من بخوانید». آن عالم دعا را خواند. بعد آن شخص گفت: «آقا! من را حلال کنید». حاج آقا گفت: «حلالت کردم». چند دقیقه بعد آن عالم رفت تا برای خانه‌اش خرید کند. وقتی خواست پول اجناس را به صاحب مغازه بدهد، دست کرد داخل جیبش و دید ای داد بی‌داد! خبری از پول و پاکت نیست. عالم به لهجه ترکی گفت: «ددم وای! حلالش هم کرده‌ام».

*آیه‌های سجده‌دار

علامه حلی در سنین کودکی پیش دایی‌اش که محقق بود می‌رفت و درس می‌خواند. وقتی درسی را یاد نمی‌گرفت یا شیطنت می‌کرد، دایی دنبالش می‌کرد تا تنبیهش کند. علامه کوچک اما سریع یک آیه سجده‌دار می‌خواند و دایی‌اش به سجده می‌رفت، آن وقت خودش پا به فرار می‌گذاشت و فرار می‌کرد
Tweet
1 like
Like
Like
Like
Like
Like
Like
Like
Like
Like
Like
28 Comments
على... :593w
Tiba : @mid594w
@mid :597w
Tiba : .603w
. :عججججججب!!!!!603w
Tiba : bagh yasآمین,سپاسگذارم از حضورتون603w
bagh yas :خدا روحشو شاد کنه آقا بود603w
Tiba : Hessamممنون از حضورتون603w
Hessam :603w
Tiba : Saeed605w
Saeed :605w
Tiba : Aliآمین...605w
Tiba : hoseinممنون از توجه تون605w
hosein :اولیرو نشنیده بودم جالب بودن605w
Ali :خدا رحمتشون كنه605w
Tiba : SaMi605w
Tiba : -605w
Tiba : ژیـــ ـرۆبله...روحشان قرین رحمت...آمین605w
ژیـــ ـرۆ :زیبا بودن خنده دار و بدور از توهین و آموزنده، خداوند غرق رحمتشان کند در بهشت رضای خویش605w
SaMi :605w
See More
Copyright © 2014-2025 Hi Technology, Inc. All rights reserved.Hi for iPhoneHi for AndroidPrivacyTerms