559w
mohammad
(Hi No. 2223995)
روح که اشبـــــــــــــــــاع نشـــــــــــد جسم به هرزگـــــــــــــــی تن میــــــــــــدهد گاهـــــــــی برای تفریح هـــــــــــــم که شده جنس ماده را لـــــــــــــــــــــــــــــــمس نکن ورق بــــــــــــــــــــــــــــــــزن برای یکبار هم که شده بیخیـــــــــــــــال سمفونیه جــــــیر جـــــــــیر تخت خوابت شـــــــو گاهــــــــی به فکر چــــــــنگ زدن لابه لای موهایـــــــــــــش باش شایــــــد بفـــــــــــــــــهمی لازم اســــــــــــــــــــت روح هم ارضاء شــــــــــــود...
بزرگ شديم .. و فهميديم كه دارو آبميوه نبود
بزرگ شديم ... و فهميديم بابابزرگ ديگر هيچگاه باز نخواهد گشت همانطور كه مادر گفته بود ..
بزرگ شديم ... و فهميديم چيزهايي ترسناك تر از تاريكي هم هست ...
بزرگ شديم ... به اندازه اي كه فهميديم پشت هرخنده مادرم هزار گريه بود .. و پشت هر قدرت پدر ... م يك بيماري نهفته بود ...
بزرگ شديم ... ويافتيم كه مشكلاتمان ديگر با يك شكلات،يك لباس يا كيف حل نمي شود ...
و اينكه والديمان ديگر دستهايمان را براي عبور از جاده نخواهند گرفت ، ويا حتي براي عبور از پيج و خم هاي زندگي ...
بزرگ شديم ... و فهميديم كه اين تنها ما نبوديم كه بزرگ شديم،بلكه والدين ماهم همراه با ما بزرگ شده اند ، و چيزي نمانده كه بروند
ويا هم اكنون رفته اند ...
خيلي بزرگ شديم ...
وفهميديم سخت گيري مادرم عشقش بود،
وغضبش عشق بود وتنبيه اش عشق بود
عجب دنيايي است ، و عجيب تر از دنيا چيست و چه كوتاه است عمرمان
معذرت ميخواهم - فيثاغورس
مادر من سخت ترين معادلات است!
معذرت ميخواهم - نيوتن
راز جاذبه مادر من است!
معذرت ميخواهم - أديسون
چراكه مادر من اولين چراغ زندگي من ا See More