553w
سید مجیر عطری
(Hi No. 1516331)
پاسخ به شب نامه اهل سنت پيرامون شهادت حضرت زهرا (س)باسمه تعالي
باتوجه به مراسم باشكوه عزاداري حضرت فاطمه زهرا (س) در سال جاري، عدهاي از تفرقه افكنان وهابي ، شب نامهاي را در برخي از استان هاي مرزي كشور توزيع كردند كه در آن، شبهاتي را پيرامون شهادت حضرت زهرا سلام الله عليها مطرح شده بود و در پايان نوشته شده بود: (تقليد كوركورانه را بگذاريد و به تبليغات تاجران بازار مذاهب و تعصب توجه نكنيد خودتان به ميدان تحقيق در آييد وحق را ازباطل تشخيص دهيد). با توجه به تماسهاي متعدد، تصميم گرفته شد براي روشن اذهان مسلمانان پاسخ مختصري در اختيار عموم قرار گيرد.
1. چرا حضرت علي (ع) در آن صحنه هيچ واكنشي از خود نشان نداد ؟
اولا: امام علي (ع) در قدم نخست از خود واكنش نشان داد ؛ چنانچه آلوسي مفسر مشهور اهل سنت در اين باره مينويسد :
عمر با غلاف شمشير به پهلوي مبارک فاطمه و با تازيانه به بازوي حضرت زد . فاطمه ، صدا زد : « يا ابتاه » علي (ع) ناگهان از جا برخاست وگريبان عمر را گرفت و بر زمين زد و بر بيني و گردنش کوبيد.
تفسير آلوسي :3/124 .
نقل اين قضيه توسط آلوسي به هر نيتي كه باشد ، نشانگر اين است كه واكنش علي (ع) در منابع معتبر شيعه در قرن اول و دوم شيعه وجود داشته است .
ثانياً: برفرض اين كه واكنشي نشان نداده است ، به همان دليلي بوده كه پيامبر اسلام (ص) در مكه مكرمه ، در قبال، شكنجه صحابه و حتي قتل سميه مادر عمار ياسر واكنش نشان نداد.
ثالثاً: وقتي ياران رسول خدا به خانه عثمان ريختند و متعرض همسر او شده و حتي دست او را با شمشير قطع كردند ، عثمان هيچ واكنشي از خود نشان نداد .
2 . چرا بعد از شهادت همسر خود فاطمة الزهراء عليها السلام ، انتقام او را نگرفت يا به فكر انتقام نبود ؟
اولاً: به همان دليلي كه پيامبر اسلام (ص) از كساني كه قصد ترور آن حضرت را داشتند انتقام نگرفت. با اين كه طبق نقل صحيح مسلم (ج 8 ص 123) «اثنى عشر منهم حرب لله ولرسوله في الحياة الدنيا ويوم يقوم الاشهاد» دوازده نفر آنان محارب خدا و پيامبر در دنيا وآخرت بودند، پيامبر گرامي (ص) در پاسخ حذيفه و عمار كه تقاضاي قتل تروريستها را كردند، فرمود: به صلاح نيست كه شايع كنند كه پيامبر اصحاب خود را به جرم تروريست بودن مي كشد. «أكره أن يتحدّث الناس أنّ محمداً يقتل أصحابه» .
تفسير ابن كثير ج 2 ص 323.
ثانياً : پيامبر اسلام بعد از فتح مكه ، از وحشي قاتل حضرت حمزه ، انتقام
نگرفت ، علي (ع) نيز از سنت پيامبر اسلام (ص) پيروي كرد .
3 . چرا با قاتلان دختر رسول خدا ص ميانه خوبي داشت ؟
حضرت علي (ع) نه تنها با قاتلان فاطمه (س) ميانه خوبي نداشت ؛ بلكه در صحيح بخاري آمده كه حضرت علي دوست نداشت چهره عمر را ببيند
كَرَاهِيَةً لِمَحْضَرِ عُمَرَ .
و همچنين ابوبكر را استبدادگر مي دانست : وَلَكِنَّكَ اسْتَبْدَدْتَ عَلَيْنَا بِالأَمْرِ
صحيح بخاري: 5/82 ، ح4240 .
4 . چرا همواره از عمر تعريف و تمجيد ميكرد ؟
اولاً : آن چه كه به حضرت علي (ع) نسبت مي دهند كه در در خطبه 228 نهج البلاغه از عمر تعريف كرده درست نيست و نامي از عمر در خطبه نيست ، بلكه صبحي صالح ، از علماي اهل سنت ميگويد مراد يكي از اصحاب حضرت علي (ع) است .
نهج البلاغة ، صبحي صالح ، خطبه 228 ، ص 350 .
ثانيا ً: علي (ع) در خطبه سوم نهج البلاغه، عمر را مجموعهاى از خشونت، سختگيرى، اشتباه و پوزش طلبى مي داند
و ميگويد:
سوگند به خدا مردم در حكومت دومى، در ناراحتى و رنج مهمّى گرفتار آمده بودند، و دچار دو رويىها و اعتراضها شدند،و من در اين مدت طولانى محنتزا، و عذاب آور، چارهاى جز شكيبايى نداشتم.
ثالثاً : بنا به نقل صحيح مسلم نظر امام علي (ع) در باره ابوبكر و عمر اين بود كه آنان دروغگو ، گناهكار ، حيلهگر و خيانتكار بودند .
صحيح مسلم : ج 5 ص 52 ح 4468.
5 . چرا حضرت علي حتي در ايام خلافت و حكومت خود هيچگاه از شهادت همسر خود توسط عمر يادي نكرد ؟
اولاً: در خطبه 203 نهج البلاغه آمده كه علي (ع) به هنگام دفن حضرت زهرا (س) فرمود:
أَمَّا حُزْنِي فَسَرْمَدٌ وَ أَمَّا لَيْلِي فَمُسَهَّدٌ
از اين پس اندوه من جاودانه، و شبهايم، شب زنده دارى است، تا آن روز كه نزد خدا بروم .
ثانياً: علي (ع) در دوران حكومتش نزد سليم بن قيس از شهادت حضرت زهرا ياد كرد و فرمود:
فاطمه (س) از دنيا رفت در حالى كه اثر تازيانه در بازويش مانند بازوبند باقى مانده بود.
كتاب سليم بن قيس ، ص674 .
ثالثاً: ابن عباس ميگويد:علي (ع) در جنگ صفين از كتابى كه به املاي پيامبرو به خط خودش بود برايم خواند كه چگونه حضرت زهرا عليها السّلام شهيد مىشود
كتاب سليم بن قيس الهلالي ، ص915 .
6. چرا حضرت علي (ع) سه تن از فرزندان خويش را به نامهاي ابوبكر ، عمر ، عثمان نامگذاري كرد ؟
اولاً : اين نامها آن زمان مرسوم بود، ابن حجر عسقلاني در الإصابة نام 21 نفر از صحابه را ميآورد كه اسم آنها عمر و 2
6 نفر عثمان و سه نفر ابوبكر بوده .
ثانياً : نام برخي از اصحاب ائمه (ع) ، يزيد بن حاتم ، يزيد بن عبد الملك ، يزيد بن عمر بن طلحه و ... . آيا آنها به خاطر علاقه به يزيد بن معاويه ، بود؟ .
ثالثاً : ابوبكر كه كنيه يكي از فرزندان علي (ع) هست ، نام او محمد بوده.
التنبيه والاشراف ص 297، الارشاد ج 1 ص 354 .
و حضرت به خاطر علاقه خود به عثمان بن مظعون ، نام فرزندش را عثمان گذاشت.
مقاتل الطالبيين ، ص 55 و تقريب المعارف ، ص 294.
و عمر بن الخطاب به دليل خشونت ذاتي كه داشته ، نام فرزند علي (ع) را همنام خود قرار داد
وكان عمر بن الخطاب سمّى عمر بن عليّ بإسمه .
أنساب الأشراف ج 1 ص 192، تهذيب التهذيب ج 7 ص 427.
هم چنين نام تعدادي از مسلمانان را نيز تغيير داد.
اسدالغابة ج 3 ص 284، طبقات ج 6 ص 76 ، الاصابة ج 5 ص472.
رابعاً : اگر نامگذاري نشانه روابط خوب هست ، چرا خلفاء هيچ کدام از فرزندان خود را علي وحسن و حسين (ع) نامگذاري نكردند.
8 . چرا حضرت امام حسن و امام حسين (ع) مادام العمر از شهادت مادرشان توسط عمر يادي نكردند؟ در هيچ يك از منابع شيعه و سني در اين باره مطلبي وجود ندارد .
اولاً: امام حسن (ع) در مناظرهاي كه با معاوية و دار ودسته وي داشت ، خطاب به مغيرة بن شعبة فرمود:
تو همان هستى كه فاطمه دخت گرامى رسول خدا (ص) را كتك زدى ؛ تا آنجا كه خون آلود شد و فرزندي كه در رحم داشت سقط كرد.
احتجاج طبرسي ، ج1، ص 278.
ثانياً: امام حسين (ع) نقل مي كند كه امام علي (ع) در هنگام دفن فاطمه زهرا سلام الله عليها فرمود :
بر اين مصيبت بزرگ همچون مادرى كه فرزند از دست داده مىناليدم . يا رسول الله ! در محضر خداوند دخترت مخفيانه به خاك سپرده شد، حقّش را به زور گرفتند ، و آشكارا از ارث خود محروم گشت، و حال آن كه هنوز از رحلت تو ديرى نپائيده و ياد تو فراموش نگشته است .
الكافي ج 1 ص 458 و الأمالي ، المفيد - ص 282 .
ثالثاً: آيا در عصري كه عمر بن خطاب به بهانه جلوگيري از گريه بر ميت تازه گذشته ، شبانه و بدون اجازه وارد خانه مردم ميشود و زنها را كتك زده و حجاب از سر آنها بر ميدارد ، ميتوان مجلس عزاداري برپا كرد؟
المصنف ، عبد الرزاق ج 3 ، ص 557 .
9 . چرا مردم مدينه در قبال قتل دختر پيامبر ص سكوت كرده و هيچ اقدامي نكردند؟
اولاً: آيا عمل مردم مدينه ملاك حقانيت است يا عمل امير المؤمنين (ع) ؟پيامبر اكرم (ص) فقط در حق علي فرموده :
علي مع الحق و
الحق مع علي
علي با حق و حق با علي است .
تاريخ بغداد:14/322 ومجمع الزوائد :7/237.
ثانياً: مگر مردم مدينه نبودند كه در برابر كشتن عثمان و تعرض به همسر او عكس العملي از خود نشان ندادند واجازه ندادند جنازه او را در قبرستان مسلمانان دفن كنند و مجبور شدند او را در قبرستان يهود دفن كنند تا معاويه در زمان حكومتش قبرستان يهود را به قبرستان بقيع متصل ساحت.
تاريخ طبري ج 3 ص 468 و438.