Avatar
581w
Amir (Hi No. 2991811)
زن زیبایی به عقدمردی پاکدامن وخردمندوفقیری دراورده شد
روزی صبرزن تمام شد
وبه مرد گفت من اسایش وطلا جواهر...میخوام اگه فراهم نکنی
خودم میرم تا یکی دیگه برام بخره
مردعصبی درراباز کردوبه زن گفت
بروبیرون هرکاری دلت میخواد بکن
زن رفت وشب نشده برگشت
واردخانه که شدمردباخنده گفت چه شد
هیچ مردی حتی بهت نگاه هم نکرد
زن تعجب کرده بود
دراین حین مردگفت حتی میدونم سرکوچه پسربچه ای چادرت رو کشید
زن حیرت زده گفت مردایامراتعقیب کرده ای
مرد باخندای گفت
تابه اینجای عمرم به ناموس هیچ مردی چپ نگا نکردم
جز اینکه توبچه گی چادر زن همسایه رو کشیدم
بسلامتی مردای وفادار
Tweet
1 like
Like
5 Comments
Nazi :581w
Amir : Leilyانشاالاه خوشبخت شی باهاش581w
Amir : ستارهعلیک سلام عزیزم. خودت خوبی581w
Leily :من پیدا کردم581w
ستاره :اگه مرد باغیرت پیدا کردی سلام منم بهش برسون581w
Copyright © 2014-2025 Hi Technology, Inc. All rights reserved.Hi for iPhoneHi for AndroidPrivacyTerms