562w
Amir
(Hi No. 2991811)
زن زیبایی به عقدمردی پاکدامن وخردمندوفقیری دراورده شدروزی صبرزن تمام شد
وبه مرد گفت من اسایش وطلا جواهر...میخوام اگه فراهم نکنی
خودم میرم تا یکی دیگه برام بخره
مردعصبی درراباز کردوبه زن گفت
بروبیرون هرکاری دلت میخواد بکن
زن رفت وشب نشده برگشت
واردخانه که شدمردباخنده گفت چه شد
هیچ مردی حتی بهت نگاه هم نکرد
زن تعجب کرده بود
دراین حین مردگفت حتی میدونم سرکوچه پسربچه ای چادرت رو کشید
زن حیرت زده گفت مردایامراتعقیب کرده ای
مرد باخندای گفت
تابه اینجای عمرم به ناموس هیچ مردی چپ نگا نکردم
جز اینکه توبچه گی چادر زن همسایه رو کشیدم
بسلامتی مردای وفادار