4 Comments
Omid cr7 :20569w
سه تا لر ميرن ايستگاه قطار اما قطار حرکت کرده بود دنبالش ميدوند دو تا شون سوار ميشن سومی نميتونه سوار بشه ولی از خنده غش ميکنه ميگن چرا ميخندی؟ميگه اونا که سوار شدن اومدن بدرقه من574w
دختره به پسره گفت منتظرم ميمونی ؟ پسر اشک تو چشماش جمع شد و گفت معلومه.....دختر برای عمل جراحی قلبش رفت وقتی آروم آروم چشمامو باز کرد و به هوش اومد از پرستار پرسید کجاست?پرستار اول سکوت کرد بعد زل زد تو چشماش گفت تو میدونی که قلبشو بهت .....دختر بلند فریاد زد نننننننهههههه پرستار گفت شوخی کردم دستشویی الان میاد!!!574w