567w
Ahad Najafi
(Hi No. 1541573)
چهار دانشجو كه ادعایشان کون خر را جر میداد يك هفته قبل از امتحان پايان ترم به مسافرت رفتند و با دوستان خود در شهر ديگر حسابي به خوشگذراني پرداختند. اما وقتي به شهر خود برگشتند متوجه شدند كه در مورد تاريخ امتحان اشتباه كرده اند و به جاي سه شنبه، امتحان دوشنبه صبح بوده است و آنها بگا رفته اند.بنابراين تصميم گرفتند استاد خود را پيدا كنند و به هر کسکشی که شده علت جا ماندن از امتحان را براي او توضيح دهند. آنها به استاد گفتند: « ما به شهر ديگري برای تشییع جنازه رفته بوديم كه در راه برگشت لاستيك خودرویمان پنچر شد و از آنجايي كه زاپاس نداشتيم تا مدت زمان طولاني نتوانستيم كسي را گير بياوريم و از او كمك بگيريم ، به همين دليل دوشنبه دير وقت به خانه رسيديم و ... »
استاد که مادر جنده تر از دانشجوها بود فكري كرد و پذيرفت كه آنها روز بعد بيايند و امتحان بدهند. روز بعد استاد آنها را به چهار اتاق جداگانه فرستاد و به هر يك ورقه امتحاني را داد و از آنها خواست كه شروع كنند ، آنها به اولين مسأله نگاه كردند كه 5 نمره داشت. سوال خيلي آسان بود و به راحتي به آن پاسخ دادند ، سپس ورقه را برگرداندند تا به سوال 95 امتيازي پشت ورقه پاسخ بدهند سئوال این بود:
« کسکش مادر کونی كدامیک از لاستيكها پنچر شده بود؟»!!!!